جلسه دو

تا ص 29 - سکولاریزم از نگاه برون دینى



سه شنبه 93/4/10 - ساعت 22:15 إلی 23:30

سؤالات و نظرات مرتبط با صفحه 15 تا 29 کتاب "نگاهی گذرا..." را در قسمت نظرات همین پست قرار دهید.


------------------------------------------------------------------------------


حدیث دوم :

امام علی (ع): «العُلَماءُ حُکّامٌ عَلَى النّاسِ»

عالمان فرمانروایان بر مردمند.

غرر و درر، ج 1، ص137، ح506


پاسخ به نظرات :




متشکرم از همۀ دوستانی که آنلاین هستند و سؤالات خود را ارسال میفرمایند

ساعت 22:45 سوالات عزیزان را پاسخ خواهم گفت.


پاسخ به نظرات، به ترتیب :


متشکرم از نظرات شما. نکته ای که به ما کمک می کند برای فهم بهتر سکولاریزم و فهم تضاد آن با اسلام، فهم روح حاکم بر سکولاریسم است.

همانطور که روح اسلام و احکام اسلامی توحید است و بالاترین افتخار برای یک مسلمان این است که موحد باشد، و انسان کامل موحدترین فرد است و خالص ترین توحید را دارد. روح سکولاریسم الحاد و کفر کیشی و نفی غیب و ملکوت و خداست.


شکل گیری سکولاریسم در غرب همراه با تطوّرات مختلفی بوده است؛ برای فهم بهتر سکولاریسم باید به ریشه های آن یعنی ماتریالیسم (ماده گرایی)، اومانیسم (انسان گرایی) و پوزیتیویسم (تجربه گرایی) و امپریسم (حس گرایی) و ... توجه شود.


همۀ این اندیشه هایی که فیلسوفان غربی (انبیاء مکتب مادی) آنها را مطرح کرده اند، در تضاد با توحید و ولایت و معاد و در تضاد با اصول اساسی همه اندیشه های دینی و مکاتب الهی است.


فلذا هیچ نسبتی بین اسلام و سکولاریسم برقرار نیست. بلکه اسلام در تضاد کامل با سکولاریسم است.


-----------------------


دربارۀ دموکراسی هم باید عرض کنم. همانطور که آیت الله مصباح یزدی فرمودند، آنها رأی اکثریت را مشروعیت آفرین می دانند، اما از منظر الهی ابداً اینطور نیست. شما مستحضرید که اکثر قوم لوط خواستار امری بودند که پیامبر الهی یعنی حضرت لوط علیه السلام به شدت با آن مخالف بود و با قوم خود به مخالفت و مبارزه برخاسته بود و حتی همسر خودش با آن اکثریت همراه بود. اما این پیامبر الهی ابداً حرف و نظر آنها را نپذیرفت و در پایان هم عذاب الهی دامن گیر مردم آن قوم شد.


-----------------------


دعا کردن برای انسان خداباور هم دلیل عقلی دارد و هم دلیل شرعی، خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: ای پیامبر به مسلمانان بگو اگر دعاهای شما نبود خدا هیچ توجهی به شما نمی کرد. از منظر اسلامی دعا وسیلۀ ارتباط با خدا و ملکوت است و وسیلۀ ای است برای ارتقاء روحی و معنوی و جلب رزق و روزی.


پپیشرفت غرب به خاطر استعمار و غارت و جنایت و به بردگی کشیدن کشورهای ضعیف آسیایی و آفریقایی و همچنین اقوامی مثل سرخ پوست ها (در آمریکا) و قوم تاسمانی (در استرالیا)، و غارت منابع خام ارزان یا مجانی این مستضعفین است. نه به خاطر کنار گذاشتن دعا.


-----------------------


توضیحاتی که آقای موسی الرضایی دادند کاملاً صحیح است.


دربارۀ نظر سرور عزیز که فرمودند "راهکار پیاده سازی کامل احکام اسلام در جامعه چیست و چه موانعی بر سر راه است؟" باید عرض کنم این بحث خارج از بحث فعلی ماست اما چون مسألۀ مهمی است می شود دربارۀ آن گفت و گو کرد؛ و دوستان راهکارها و نظرات خود را بعداً ارائه دهند.


-----------------------


در پاسخ به سوال برادر عزیز آقای مصطفی سبحانی باید عرض کنم :


از منظر عقل هم سکولاریسم ابداً موجه نیست. مگر اینکه همان توهمات فیلسوفان غربی را بپذیریم و عقل را فقط عقل تجربی بدانیم. از منظر فلسفه اسلامی عقل تجریدی یعنی عقل برهانی (که به ریاضیات نزدیک است) یقینی و موجه است.


فیلسوفان غربی در گذشته و حال در مقابل عقل تجریدی و برهان و استدلالِ فیلسوفان مسلمان حرفی برای گفتن نداشته و ندارند. مثلاً علامه طباطبایی در کتاب "اصول فلسفه و روش رئالیسم" با آن حاشیه های بسیار زیبا و عالمانۀ آیت الله شهید مطهری پاسخ تمام ادعای فیلسوفان غربی که در ابتدا عرض کردم را داده اند. (این کتاب در تقابل با مکتب ایده آلیسم و ذهن گرایی نوشته شده است که همۀ آن مبانی ماتریالیستی و پوزیتیویستی و ... پاسخ داده شده است)


-----------------------


در پاسخ به سرور عزیز جناب "ناظر" :


این صرفاً یک ادعاست. هیچ سندی در کتاب ولایت فقیه امام خمینی ره و دیگر بیانات ایشان مبنی بر مشروعیت بخشی رأی مردم نیست. بلکه ده ها سخن بر خلاف این موجود است. آیت الله مصباح یزدی هم هیچ گاه از به اجبار حکومت کردن سخن نگفته اند و این یکی از آن هزاران تهمت به این علامۀ بزرگوار و بصیر و حکیم است.


مشکلات کشور ربطی به ولی فقیه ندارد. در زمان حکومت رسول خدا و امیرالمؤمنین صلوات الله علیهما نیز تمام احکام اسلامی توسط زیر مجموعه های حکومت به صورت کامل انجام نمی شد. البته اگر ولی فقیه قصوری داشته باشد پیش خدای متعال باید پاسخگو باشد. که چنین قصوری برای امام و رهبری تاکنون اثبات نشده است.


همۀ ما باید با نقد صحیح معضلات و مشکلات جامعه و حکومت و نقد افرادی که اسلامی عمل نمی کنند، زمینه رشد و بالندگی حکومت و اسلامی تر شدن ارکان حکومت را فراهم آوریم و بدین وسیله ولی فقیه را یاری کنیم. همیشه خود حضرت امام ره و مقام معظم رهبری بیشترین نقد ها را به نقایص و مسائل مخالف روح اسلام در جامعه و نهادها داشته اند.


-----------------------


درباره نظر خانم علی آبادی باید عرض کنم روح حاکم بر جمهوری اسلامی هیچ نسبتی با اومانیسم ندارد و رأی گیری ای که در کشور ما برای ریاست جمهوری و خبرگان و مجلس برقرار است تأمین کننده مقبولیت مردمی است نه مشروعیت، و این تناسبی با اومانیسم غربی و دموکراسی غربی ندارد بلکه جلوۀ امروزی مسألۀ بیعت و تجمع اهل حل و عقد و شور و مشورت اسلامی است.


مردم در دهم و یازدهم فروردین سر صندوق های رأی، با رأیی که به جمهوری اسلامی دادند در واقع با ولی فقیه بیعت کردند.


----------------------


نقش مردم در مقبولیت حکومت است نه مشروعیت و این مبنای مشترک حضرت امام ره و آیت الله مصباح یزدی است.


در فصل سوم مفصلاً در این رابطه گفت و گو خواهیم کرد.


به آن کتاب مراجعه خواهم کرد، اما مطمئن هستم که امام ره چنین مبنایی نداشتند.


----------------------


برای اینکه قدم به قدم پیش برویم باید با نظر به مباحث فلسفه اسلامی (مباحث عقلی صرف و به اصطلاح فلسفۀ اولی و فلسفۀ کلی، نه الهیات فلسفی) ابتداء عقلی و برهانی و مستندل اثبات کنیم که اندیشه های غربی باطل و خلاف عقل است، به علاوۀ اینکه خلاف دین و وحی است.


ثانیاً نظر به داشته های خودمان و تراث علمی (قرآن و حدیث و فلسفه، عرفان، کلام، فقه و اصول و ...) خودمان داشته باشیم و راهکارهای پیشرفت و توسعۀ همه جانبه را برای جامعۀ خودمان طراحی کنیم.


آن وقت همۀ علوم فنی و مهندسی و علوم انسانی، تحت روح اسلام و توحید، باعث ارتقاء و پیشرفت همه جانبۀ جامعه خواهد شد، نه مانند غرب که فقط در بعد مادیت و حیوانیت پیشرفت کنیم اما به بهای حذف اخلاق و دین و خانواده و معنویت و آخرت.



در جلسات بعدی إن‌شاءالله در خدمت سروران عزیز هستم
یا علی
التماس دعا