عذرخواهم بابت تأخیر. دسترسی به اینترنت مقدور نبود.
خبرگان
و ولایت فقیه
برای
تعیین ولی فقیه می توان 3 روش را فرض کرد: 1ـ تعیین از طریق رأى مستقیم مردم و
انتخابات عمومى 2ـ تعیین توسط خبرگان و 3ـ تعیین از جانب ولىّ فقیه و رهبر قبلى.
این روش ها را بررسی می کنیم.
همان
طور که قبلاً گفته شد مشروعیت ولىّ فقیه، «کشف» می شود.
ماهیّت
کارى تعیین ولىّ فقیه این است که مىخواهیم فقیه نمونه و برتر را انتخاب کنیم؛
فقیهى که در مجموع، از حیث سه ویژگى فقاهت، تقوا و کارآمدى در مقام مدیریت جامعه،
شایسته تر و اصلح از دیگران باشد. آیا منطقی است که این امر را به رفراندوم عمومی
بگذاریم؟ در تعیین استاد برتر ریاضیات کسانی که در این رشته تخصص ندارند نظرشان
فاقد اعتبار است و اساتید رشته ریاضی در تعیین استاد برتر نقش دارند. در تعیین ولی
فقیه نیز همین طور است؛ رأی مستقیم مردم نمی تواند ملاک قرار گیرد. در حال حاضر در
قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران تعیین ولىّ فقیه بر عهده مجلس خبرگان است؛
خبرگانى که همگى آنان فقیه هستند و در فقه سررشته دارند و متخصص این موضوع شناخته
می شوند.
برای
تعیین مجلس خبرگان 2 روش وجود دارد: فقهای هرشهر از میان خود برترین ها را انتخاب
کنند یا مورد رأی مردم قرار گیرند.
از
آنجایی که تعداد فقها در هر شهر زیاد نیست، مردم می توانند با جستجو وپرسش بهترین
فقیه را شناسایی و او را انتخاب کنند. مثل انتخاب بهترین جراح قلب در یک شهر که می
توان از نظرات مردم و میزان مراجعه وی را شناخت. پس انتخاب خبرگان با رأی مردم
کاری منطقی است.
در
مورد تعیین ولی فقیه توسط رهبر قبلی می توان گفت که با توجه به احاطه و بصیرتى که
رهبر قبلى نسبت به شخصیت هاى برجسته کشور و توانمندى هاى آنان دارد، روش خوبی است
اما باید کینه توزی دشمنان را نیز در نظر گرفت که نظام جمهوری اسلامی را به
دیکتاتوری و استبداد متهم می کنند. یا اینکه رهبر را به رعایت مسائل عاطفی و
خویشاوندی متهم می کنند همان طور که درباره پیامبر نیز این گونه گفتند.
پس
همان طور که گفته شد تعیین رهبر از طریق خبرگان روش صحیحی است که هم اکنون در
قانون اساسی به آن عمل می شود.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
امام خمینی (ره) : « تا شرک و کفر هست،مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم »
خبرگان و ولایت فقیه
برای تعیین ولی فقیه می توان 3 روش را فرض کرد: 1ـ تعیین از طریق رأى مستقیم مردم و انتخابات عمومى 2ـ تعیین توسط خبرگان و 3ـ تعیین از جانب ولىّ فقیه و رهبر قبلى. این روش ها را بررسی می کنیم.
همان طور که قبلاً گفته شد مشروعیت ولىّ فقیه، «کشف» می شود.
ماهیّت کارى تعیین ولىّ فقیه این است که مىخواهیم فقیه نمونه و برتر را انتخاب کنیم؛ فقیهى که در مجموع، از حیث سه ویژگى فقاهت، تقوا و کارآمدى در مقام مدیریت جامعه، شایسته تر و اصلح از دیگران باشد. آیا منطقی است که این امر را به رفراندوم عمومی بگذاریم؟ در تعیین استاد برتر ریاضیات کسانی که در این رشته تخصص ندارند نظرشان فاقد اعتبار است و اساتید رشته ریاضی در تعیین استاد برتر نقش دارند. در تعیین ولی فقیه نیز همین طور است؛ رأی مستقیم مردم نمی تواند ملاک قرار گیرد. در حال حاضر در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران تعیین ولىّ فقیه بر عهده مجلس خبرگان است؛ خبرگانى که همگى آنان فقیه هستند و در فقه سررشته دارند و متخصص این موضوع شناخته می شوند.
برای تعیین مجلس خبرگان 2 روش وجود دارد: فقهای هرشهر از میان خود برترین ها را انتخاب کنند یا مورد رأی مردم قرار گیرند.
از آنجایی که تعداد فقها در هر شهر زیاد نیست، مردم می توانند با جستجو وپرسش بهترین فقیه را شناسایی و او را انتخاب کنند. مثل انتخاب بهترین جراح قلب در یک شهر که می توان از نظرات مردم و میزان مراجعه وی را شناخت. پس انتخاب خبرگان با رأی مردم کاری منطقی است.
در مورد تعیین ولی فقیه توسط رهبر قبلی می توان گفت که با توجه به احاطه و بصیرتى که رهبر قبلى نسبت به شخصیت هاى برجسته کشور و توانمندى هاى آنان دارد، روش خوبی است اما باید کینه توزی دشمنان را نیز در نظر گرفت که نظام جمهوری اسلامی را به دیکتاتوری و استبداد متهم می کنند. یا اینکه رهبر را به رعایت مسائل عاطفی و خویشاوندی متهم می کنند همان طور که درباره پیامبر نیز این گونه گفتند.
پس همان طور که گفته شد تعیین رهبر از طریق خبرگان روش صحیحی است که هم اکنون در قانون اساسی به آن عمل می شود.