جلسه هفتم |
مطالعه جزوه تا صفحه 65 + تحلیل و بررسی برنامه ها وسیاستهای دولت سازندگی |
جلسه هفتم |
مطالعه جزوه تا صفحه 65 + تحلیل و بررسی برنامه ها وسیاستهای دولت سازندگی |
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان
به نظر بنده، دولت آقای رفسنجانی دولتی است که ما می توانیم ریشه ی بسیاری از جریان های کنونی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... را در آن بیابیم.
اینجانب گمان می کنم با وجود این که آقای رفسنجانی بعد از انتخابات ریاست جمهوری یک کشور جنگ زده را تحویل گرفت اما دولت ایشان در کل از شرایط مطلوب تری نسبت به سایر دولت ها تاکنون برخوردار بوده است.
مواردی که در زیر می آید عواملی هستند که وضعیت کلی کشور در زمان تحویل گرفتن دولت توسط آقای رفسنجانی را از سایر دولت ها متمایز می کند.
رای قاطع مردم به ایشان و اعتماد کامل آن ها به وعده ها و برنامه های آقای رفسنجانی.
حمایت قاطع مقام معظم رهبری از ایشان.
حمایت طیف راست که در آن دوران به گمان بنده طیف غالب در کشور محسوب می شد.
وجود روحیه ی انقلابی و مقاومتی در بین مردم جامعه که به سادگی به بسیاری از سیاستهای نظام تن می دادند.
نبود رقبای آنچنان سرسخت و جدی در عرصه ی سیاست (دولت آقای رفسنجانی دولتی بود که نه ضعف های چپی ها را در سیاست های اقتصادی و مدیریتی داشت و نه آرای بعضا مخالف برخی شخصیتهای طیف راست با امام راحل به پای آن ها نوشته می شد.)
همراهی مجلس شورای اسلامی با سیاست ها و لوایح دولت با وجود اختلافات فکری بین اکثریت نمایندگان مجلس و طیف دولت
از این رو می توان گفت که دولت آقای رفسنجانی با شرایطی مطلوب حداقل در بعد سیاسی و اجتماعی وارد کار شد. اما باید پذیرفت عملکرد هشت ساله ی دولت ایشان در حوزه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... زمینه ساز بسیاری از مشکلات امروز ما در آن حوزه ها بوده است.
به عنوان مثال بحث فرهنگ عمومی جامعه که آغاز تغییرات بنیادین و خانمان برانداز در آن(مانند وضعیت حجاب، تغییر ذائقه ی مردم در مواجهه با مسائل اقتصادی، اجتماعی و ... ، وخیم شدن وضعیت دسته ای از نشریات و رسانه های مکتوب در ایران در سال های بعد از دولت ایشان، به قهقرا رفتن هنر و سینمای ایران و ...)که اکنون آن ها در قسمت هایی از بدنه جامعه قابل مشاده اند در دولت آقای رفسنجانی(ازابتدای وزارت آقای خاتمی) کلید خورد.
سیاست ها و دیدگاه های اقتصادی دولت آقای رفسنجانی به قدری به سیاست های لیبرالیستی و کاپیتالیستی شباهت داشت که اثرات آن چند سال بعد به صورت به وجود آمدن فساد در دستگاه های دولتی، ایجاد فاصله ی طبقاتی در جامعه، پدیدار شدن اشرافی گری در بین برخی مسئولان کشور، ترویج فرهنگ مصرف گرایی و تجمل گرایی در جامعه، وامدار شدن اقتصاد کشور به قدرت های مالی جهانی و ... بروز کرد. البته نکته ی قابل توجه این است که این سیاست های اشتباه تنها در دراز مدت بر اوضاع کشور تاثیر نگذاشت بلکه تاثیرات مخرب کوتاه مدت آن مانند تورم 40درصدی در کشور در همان زمان دولت آقای رفسنجانی به وجود آمد.
در آخر می توان اذعان داشت با توجه به اینکه دولت آقای رفسنجانی خدمات و سازندگی های زیادی را بعد از دوران دفاع مقدس در کشور انجام داد اما باید گفت با توجه به فضای حاکم بر آن زمان کشور، فرصت سوزی ها ی بسیاری در کشور رخ داده است و زمینه ی بسیاری از انحرافات کنونی در کشور در دولت ایشان ایجاد شده است.
با سلام و عرض احترام
طاعات و عبادات مقبول درگاه حق
انتخاب رهبری جدید در مجلس خبرگان باعث بروز تغییراتی در عرصه ی سیاسی کشور شد. جایگاه رهبری جدید با جایگاه رهبری امام خمینی(ره) تفاوت هایی داشت به چند دلیل: مسئله ی مرجعیت دینی امام در سال های قبل از پیروزی انقلاب، نحوه ی تحقق امر ولایت امام در یک روند تاریخی و تدریجی، نحوه ی تلقی مراجع و علما از جایگاه رهبری که خود را دست کم در امر فقهی و شرعی از رهبری برتز می دانستند.
این تفاوت ها باعث شد نسبت به دوران امام(ره) همان میزان ولایت پذیری صورت نگیرد.
جناح چپ که در زمان امام خمینی (ره) در حوزه های مختلف خود را با امام موافق می دانستند و جناح مخالف را به بی اعتقادی با امام متهم می کردند، پس از انتخاب رهبری جدید برخی از عناصر جناح چپ که آیت الله خامنه ای را در دوران قبل از رهبری از جناح راست می دانستند به نوعی با اکراه قلبی با این امر برخورد کنند و در اطاعت پذیری از ولایت (با وجود تفاوت جایگاه رهبری و امام) با مشکل مواجه شوند.
در مقابل جناح راست که در زمان امام(ره) تحت تأثیر نظرات ایشان بسیاری از آرای خود را بازسازی می کردند، به دفاع همه جانبه از رهبری جدید پرداختند و از فرصت استفاده کرده جناح مقابل را به بی اعتقادی و عدم التزام به ولایت متهم می کردند.
با پایان یافتن جنگ اولویت کشور سازندگی بود و جریان جدیدی شکل گرفته بود که سمبل آن آقای هاشمی رفسنجانی بود. او که به طیف چپ تعلق داشت سیاست های اقتصادی طیف راست را در پیش گرفت و با طرح شعارهای رفاهی و پایان دادن به دوران ریاضت توانست با اقبال مردم را جلب کرد. در سال68 در انتخابات ریاست جمهوری بدون رقیب جدی انتخاباتی با کسب درصد بالایی از آرا انتخاب شد. رهبری در حکم تنفیذ حمایت قاطع خود را از دولت نشان دادند. انتخاب هاشمی رفسنجانی از چند نظر دارای اهمیت است. 1- ایشان از نیروهای بسیار برجسته ی انقلاب بود و پس از آیت الله خامنه ای اصلی ترین چهره سیاسی در بین یاران امام محسوب می شد. 2- وی در هر مسئولیتی که قرار می گرفت آنجا را به یکی از مراکز تصمیم گیری و قدرت تبدیل می کرد. 3- با اصلاح قانون پست نخست وزیری حذف شده بود و قدرت اجرایی در دست رئیس جمهور بود. 4- رویکرد اقتصادی دولت کاملا با دولت موسوی متفاوت بود و سبب تغییرات گسترده ای می شد.
هاشمی رفسنجانی در خطبه های اولین نماز جمعه در دوران ریاست جمهوری اش ضرورت توجه به اقتصاد، افزایش تولید در جهت کسب استقلال، حرکت آرام سیاسی برای جلوگیری از تحمیل جنگ بر کشور، دعوت از صاحبان سرمایه و ایرانیان متخصص برای بازگشت و... تاکید کرده بود. مشخص است که مسیر اقتصادی کشور کاملا تغییر پیدا می کند و دوران اقتصاد ریاضتی که ضرورت دوران جنگ بوده پایان می یابد.
هاشمی در معرفی کابینه ی دولت خود تاکید کرد که عناصر تندروی جناح های سیاسی نباشند و توجهشان معطوف کار باشد نه فعالیت سیاسی. تعدادی از وزرای قبل ابقا و عده ای تغییر کردند. یکی از این افراد محتشمی(اشتهار به انقلابی تندرو) بود که تغییر او پیام آور اعتدال و بقول برخی دوری از انقلابی گری بود، نه تنها در سطح کشور که در سطح سیاست خارجی نیز پیام میانه روی به غرب تفسیر می شد. طیف چپ در مجلس سوم خواستار معرفی مجدد محتشمی شدند ولی هاشمی نپذیرفت و عبدالله نوری را معرفی کرد که از سوی مجلس پذیرفته شد.
دولت با درنظر داشتن مسائل اقتصادی رویکرد سازندگی و همان طور که گفته شد در اقتصاد رویکرد طیف راست را در پیش گرفت. یعنی دولت آزادی بخش خصوصی و حداقل دخالت در امور اقتصادی را در نظر داشتند. در این دوران واردات کالا به کشور آسان شد و بخش خصوصی فرصت سرمایه گزاری و ایجاد کسب و کار و تولید را یافت که به ایجاد سرمایه داری داخلی منجر شد.
همه ی مطالب که گفته شد از جمله جریانی که بدون نام در دولت فعال بود به جناح راست کمک کردند تا قدرت بیشتری کسب کنند و طیف چپ را منزوی کردند. سال69 انتخابات دور دوم خبرگان این روند به اوج رسید که به اختصار شرح می دهیم.
طیف راست که اکثریت مجلس خبرگان بودند با ایجاد تردید نسبت به صلاحیت و اعتقاد به ولایت فقیه در افراد منتسب به طیف چپ ورود آن ها را به زیان انقلاب ارزیابی مر کردند و در تصمیمی مرجع تعیین صلاحیت کاندیداهای مجلس خبرگان را به شورای نگهبان داد.
این تصمیم با اعتراض افراد طیف چپ مواجه شد. جامعه مدرسین قم که تا پیش از آن تعیین صلاحیت و اجتهاد کاندیداهای خبرگان را به عهده داشتند در نامه ای سرگشاده سخت گیری بیشتر را از شورای نگهبان خواستار شد و به گفته ی برخی از علمای حوزه (مبنی بر اصرار برخی چهره ها جهت تعیین صلاحیت) اشاره کرد. این نامه با واکنش سید حمید روحانی مواجه شد.
معترضان این تصمیم را کارکرد خطی و جناحی شورای نگهبان معرفی می کردند و تأکید داشتند زیر سؤال بردن انقلابیون و خدمت گزاران وحدت ملی را می شکند و حضور مردم در صحنه را کم رنگ می کند.
شورای نگهبان به چند شیوه صلاحیت ها را تعیین می کرد. لیست کاندیداها را در اختیار مقام معظم رهبری قرار دادند تا ایشان افرادی را که واجد شرایط می دانند مشخص کنند که ایشان بنا را بر عدم مداخه گذاشتند و هیچ نظری ندادند.
یک عده از کاندیدا ها به جهت روشن بودن جایگاه اجتهاد تایید صلاحیت شدند. اسامی عده ای برای شرکت در امتحان اعلام شد. برخی از افراد بخاطر مسائل سیاسی و به گزارش برخی مسئولین عالی رتبه رد صلاحیت شدند.
در این میان معترضان به دفاع از خود و هم فکرانشان نامه هایی را به شورای نگهبان می نوشتند و خواستار تغییر کارکرد آنها می شدند. محتشمی ، بیات، سیدهادی خامنه ای و ... از جمله این افراد بودند.
برای انتخاب 83 نفر 109 نفر معرفی شدند که در برخی از شهرها یا تعداد افراد معرفی شده با تعداد انتخابها برابری میکرد یا کمتر بود یا کمی بیشتر بود!
تعداد کثیری از نمایندگان مجلس به رهبری نامه نوشتند و درخواست ورود ایشان به این مسئله را داشتند. ایشان با قانونی شمردن روند کار شورای نگهبان بر حفظ وحدت و جلوگیری از تفرقه و حفظ حرمت نهاد های قانونی تاکید کردند و همه ی افراد فراخوان شده برای امتحان را محترم و انقلابی خواندند.
سخنان ایشان می توانست فصل الخطاب قرار گیرد اما (به همان دلایل ذکر شده در ابتدای متن) نشد.
مجمع روحانیون مبارز و تشکل های هم فکر با ایشان طی اطلاعیه ضمن اعتراض به شورای نگهبان اعلام کردند که کاندیدایی را برای انتخابات معرفی نمیکنند.
از طرفی جناح راست و گروههای هم فکرشان به حمایت از مصوبه ی مجلس خبرگان و عملکرد شورای نگهبان پرداختند و ادامه ی روند فعلی را خواستار شدند.
بدنبال این درگیری ها اکثر جمعیت مجلس که از طیف چپ بودند به فکر ایجاد مانع در سر راه برگزاری انتخابات افتادند. آنها با ارائه طرحی 3 فوریتی برای اجرای کلیه انتخابات ها در سطوح مختلف کشور شرط وجود تعداد نامزدها حداقل 2برابر تعداد نمایندگان را لحاظ کردند. که حداقل در بعضی از مناطق انتخابات را به تاخیر می انداخت. در جلسه ی علنی مجلس اقلیت طیف راست تصمیم به آبستراکسیون گرفتند و در مجلس حاضر نشدند که مانع از تصویب طرح شد.
انتخابات مجلس خبرگان برگزار شد. درگیری های سیاسی مذکور، عدم حضور برخی از فقها و علما و... سبب کاهش مشارکت مردمی در انتخابات شد.
با تشکر
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام خدمت استادگرامی ودوستان محترم
دولت سازندگی درفعالیتهای خود به مسائل اقتصادی ومشخصا افزایش تولید اولویت داده بود.
از جدی ترین مباحث مربوط به دولت آقای رفسنجانی ترکیب دولت واعضای کابینه بود.رئیس جمهور طبق گفته ی خودش درصدد تشکیل کابینه ی کار بود.
همانطور که از عنوان این دولت مشخص است سازندگی در راس امور قوه ی مجرییه قرار داشت اما به نظر بنده این سازندگی با توجه به وضعیت بعد از جنگ اکثرا عمرانی بوده است و در عرصه های دیگر آنطور که باید بروز پیدا نکرده حتی ما میبینیم که در عرصه ی مهمی چون فرهنگ ما دچار مشکلات و نواقص جدی ای میشویم .
استاد همانطور که شما اشاره کردید یک میل ورغبت به غرب در مملکت ایجاد شد.
نیروهای انقلابی که یکی از مهمترین شعارهایشان مرگ بر آمریکا بوده حالا به غرب وفرهنگ غرب تمایل نشان میدهند.
من معتقدم وضعیت وخیم اقتصادی وفرهنگی ما در آن دوران ناشی از همین تمایل برخی از مسئولین و نیروهای انقلابی به غرب بود.
متاسفانه این دولت زمینه ساز مشکلات بسیاری بود که ما اکنون شاهد آنها هستیم.
انحرافاتی که در این دولت بوجود آمد یا اینکه دولت زمینه سازی آن را برعهده داشت قابل چشم پوشی نیست.